هو الحق و له الحمد
در کتاب لمعه چهار وظیفه برای قاضی ذکر شده است، یکی از آن وظایف حکم کردن قاضی می باشد و آن در صورت است که سه شرط با هم جمع شده باشند :
اول : مدعی، ادعای خود را بیان کرده باشد.
دوم : حکم نزد قاضی واضح شده باشد.
سوم : ذی نفع از قاضی درخواست حکم کند.
پس از اجتماع این سه امر قاضی باید با صیغه های خاصی حکم کند. در بین فقهاء 5 صیغه پذیرفته شده است و دو صیغه هم کاملا رد شده و غیر مکفی شمرده شده است و همچنین در سه مورد هم اخنلاف وجود دارد، و آن ها از این قرار است :
صیغ مورد پذیرش فقها در حکم دادن قاضی :
1- حَکَمتُ
2- قَضَیتُ
3- مضیتُ
4- الزمتُ
5- اَنفَذتُ
صیغ مردود نزد فقها در حکم دادن قاضی :
1- ثَبَتَ عندی (ادعای تو نزد من (قاضی) ثابت شد.)
2- اَنَّ دَعواک ثابته (ادعای تو ثابت شد)
موارد مورد اختلاف بین فقها در حکم دادن قاضی :
1- قاضی به ذی نفع امر کند تا عین مالش را بگیرد.
2- قاضی حق را به صاحبش بدهد.
3- قاضی به ذی نفع امر کند تا در مالش تصرف نماید.
* مرحوم علامه این موارد اخیر را پذیرفته است لکن مرحوم شهید اول سخنی در این باره نگفته اند.